رد کردن لینک ها

روابط اجتماعی، سلسله روابطی ایستا و راکد نیستند

روابط اجتماعی، سلسله روابطی ایستا و راکد نیستند که در سطح کیفی یا کمی خاصی متوقف شوند و همیشه نمودی واحد داشته باشند،
بلکه در طی اعصار تغییرات متفاوتی یافته و اشکال مختلفی پذیرفته‌اند و روابط خانوادگی از این جمله است.
در واقع خانواده به عنوان یک نهاد اصلی اجتماعی هرگز در شکلی واحد تجلی نیافته و به صور گوناگون به شکل روابط چند همسری، تک همسری، خانواده‌ی گسترده و نیز خانواده‌ی هسته‌ای نمایان گشته است،

امروز شاهد اشکال جدیدی از نظام خانوادگی یا به تعبیری شبه خانوادگی هستیم که معمولا در جوامع سنتی و محافظه‌کار به رسمیت شناخته نمی‌شوند و شاید در بسیاری موارد هم این نهادها در این به رسمیت نشناختن و اطلاق نامشروعیت بر حق باشند مثلاً ازدواج‌های سفید در بسیاری جوامع مقبولیت ندارند و البته که بسیاری از روابط جایگزین خانوادگی چیزی جز انحرافات جنسی و تخطی‌های اخلاقی نمی‌باشند،
نکته این است که گرچه جوامعی نظیر جوامع ما اَشکال غیر‌رسمی خانواده را نمی‌پذیرد اما باید دگرگونیهای ژرفی را در ساختار خانواده‌ی معمول سنتی پذیرا گردند مثلا دیگر در تشکیل عائله و زندگی مشترک نباید به دنبال ارزشهای سنتی آنگونه که قدما در ظواهر امر بدانها پایبند بودند، بود.

مثلاً ظاهر و تیپ دو طرف، دیگر معیاری وثیق برای تشکیل زندگی به حساب نمی‌آید بلکه تفاهم و همدلی ارزش روز شناخته شده است،
از طرف دیگر نقش قیم مآبانه‌ی بزرگان فامیل و در راس آن پدر و مادرها در انتخاب طرف مقابل باید کم رنگ گردد،
بطوریکه دو طرف همدیگر را آگاهانه و فارغ از جبر و فشار خانوادگی انتخاب نمایند و بزرگترها نیز باید به انتخاب جوانان خویش حرمت گذاشته و بپذیرند که به اصطلاح علف باید به دهان بزی شیرین باشد و نه اینکه خواسته‌های خود را تحمیل کنند.

ولی مساله‌ی ما فراتر از اینهاست و صرفاً به تقابل سنت و مدرنیته محدود نمی‌گردد بلکه به ترک آداب و رسوم غلطی مربوط می‌گردد که فسخ هرچه زودتر آنها باید که صورت گیرد مثلا این باور غلط که به تضادها و اختلافات خانوادگی و بعضاً ازدواجهای اجباری و ناخواسته منجر شده و آن چیزی نیست جز همان نشان کردنهای فرزندان از کودکی که معمولا با روایات و احادیث جعلی و غلط مانند اینکه بخت دختر عمو و پسر عمو را در آسمانها بسته شده و…همراه‌اند.
و اینها مشتی نمونه‌ی خروارند از باورها و سنن غلطی که در گرد مساله‌ی تشکیل خانواده شکل گرفته‌اند.

این روزها با باز شدن فضاهای اجتماعی نظیر دانشگاهها و موسسات فرهنگی و نیز افزوده شدن محیطهای مجازی،
جوانان دیگر در اندرونیها پنهان از هم نیستند تا برای تشکیل زندگی مشترک محتاج به اصطلاح آستین بالا زدن بزرگان فامیل باشند بلکه همدیگر را در این محیطها یافته و شناخته و بقولی طرح آشنایی می‌ریزند و فقط تایید بزرگان را به صرف حرمتشان نیاز دارند و البته والدین نباید مخصوصاً در اوضاع و احوال کسادیهای مالی و اقتصادی پشت فرزندان را خالی کنند بلکه باید آتیه‌ای معقول و طبیعی را برای آنها فراهم آورده و البته که نظارت خود را داشته باشند

خلاصه‌ی امر اینکه خانواده‌ها‌ی قدیمی در این دوران باید غلط بودن بسیاری از رسوم را پذیرفته و به خواست و آگاهی فرزندان خویش که این روزها به مدد تحصیلات آگاه تر از قبل هم شده‌اند اجر و بها بدهند.

به گفتگو بپیوندید

بازگشت به بالای صفحه