رد کردن لینک ها

نظریه روانکاوی فروید

فروید در ابتدای کارش شخصیت را با توجه به سطوح آگاهی به سه بخش خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرد.

1- بخش خودآگاه   Conscious

بخش خود آگاه یا هوشیار شامل احساسات و تجربه هایی است که فرد در لحظه معینی از زمان از آن ها آگاه است مثل آگاهی از کتاب یا قلمی که در دست دارد. این قسمت بخش کوچکی از زندگی روانی هر فرد را شامل می شود فروید معتقد بود که ذهن انسان چون کوه یخی است که  آن در آب قرار دارد پس می توان گفت که روان انسان کاملاً ناخودآگاه است.

2- بخش نیمه خودآگاه   Subconscious

بخش نیمه خودآگاه یا نیمه هوشیار هم چون پل ارتباطی بین خودآگاه و ناخودآگاه می باشد شامل خاطرات و تجربه هایی است که فرد با اندکی تلاش می تواند به یاد آورد. مثل غذایی که دیروز خورده اید. این افکار که به سادگی می تواند به حوزه آگاه وارد شود.

3- بخش ناخودآگاه  Unconscious

بخش ناخودآگاه  یا ناهوشیار مهمترین قسمت ذهن می باشد فروید اولین کسی بود که به صراحت از روان ناخودآگاه و چگونگی تشکیل آن و تجلی آن صحبت کرد و به نظر او قسمت عمده رفتار ما به وسیله نیروهایی هدایت می شوند که اصلا از آن ها آگاه نیستیم مثل غرائز، آرزوها و خواست ها. ناخودآگاه در کنترل اراده ما نیست و به قوانین منطقی به زمان و مکان محدود نمی شود یعنی با گذشت زمان از بین نمی رود. به هشیار آوردن مواد ناهوشیار هدف اصلی درمان است.

تفسیر رویا، شرح حال نویسی، سوال کردن از خود، درد و دل کردن با دیگران، لغزش های کلامی و فراموشی از مواردی هستند که می توان به وسیله آن ها به ناهوشیار دسترسی پیدا کرد.

مثل زمانی که مردی هنگام صدا زدن همسرش اسم خانمی دیگر را می برد در واقع آرزوها و تعارضاتش را بروز داده است و یا جوک ها و شوخی ها نیز به نوعی تعارضات و آرزوهای پنهان شده اند. توجه به مواد ناخود آگاه و ناهوشیار برای روانکاوان نقش مهم و محوری دارد.

و اما در سال 1923 فروید در نظریه اش تجدید نظر کرد و سه نظام اصلی با عنوان نهاد، خود و فراخود را مطرح کرد و بیان کرد تعامل و تعارض بین این 3نظام یا ساخت تعیین کننده رفتار هر فردی می باشد و وظایفی را که قبلا به ناخودآگاه نسبت داده بود به نهاد نسبت داد.

* نهاد یا اید  Id

به نظر فروید نهاد زیربنای شخصیت هر فرد را تشکیل می دهد و قبل از این که فرد دنیای خارج را تجربه کند به طور درونی در او وجود دارد. نهاد یا اید معرف نیروهای غریزی نامنظم است که هنوز با واقعیات خارجی هماهنگ نشده است نهاد تابع اصل لذت است و فقط به دنبال کسب لذت و فرار از درد است نوزاد تمام انرژی خویش را صرف برآورده کردن نیازهایش می کند سپس روی اشیایی نیروگذاری می کند که نیازهایش را برطرف کند. تصویرسازی از شیء که می تواند سائق مسدود شده را کاهش دهد فرایند اولیه نامیده می شود. مثلا پستان مادر که گرسنگی و تشنگی را رفع می کند.

پایبند به  ارزش ها و اصول اخلاقی نیست و از هیچ عقل و منطقی تبعیت نمی کند به عبارت

دیگر بی قراری، عدم تعقل، خودخواهی و لذت طلبی و حفظ مشخصات کودکانه در سرتاسر عمر

از صفات نهاد است. در بزرگسالان نیز فرایند اولیه را در تخیلات آرزومندانه و رویاها می توان دید.

* خود یا ایگو* Ego

خود بخش سازنده شخصیت است. آن دسته از تمایلات نهاد را که با واقعیت خارج تضاد دارند تعدیل، ضبط و کنترل می کند. خود با مقاومت در برابر اصل لذت یا به تعلیق درآوردنش در واقع پیرو اصل واقعیت است. مثلاً کودک یاد می گیرد که هر وقت گرسنه شد به جای گریه کردن درخواست غذا کند. نام این تفکر واقع بینانه، فرآیند ثانویه  است که نقطه مقابل خیال پردازی و فرآیند اولیه می باشد. ایگو یا خود مثل یک میانجی عمل می کند و سعی می کند که خواست ها و تمایلات نهاد را با واقعیات محیطی هماهنگ سازد و مانع برخورد آن ها شود.

فروید «خود» را به مرد سوارکاری تشبیه کرده است که هرچه تجربه و مهارتش در سوارکاری بیشتر باشد بهتر می تواند تاخت و تاز کند و عنان مرکب خویش را که نهاد است به نحو دلخواه در دست داشته باشد.

برنامه ریزی، تفکر منطقی، شیوه حل مسئله وظیفه «خود» می باشد.

* فراخود یا سوپر ایگو       Super Ego

فراخود قسمت سوم شخصیت فرد است. فراخود بیان درونی ارزش های اجتماعی و والدین فرد است. فراخود درباره درست بودن فعالیت های فرد به قضاوت می پردازد تا ببیند که با ارزش های اخلاق جامعه مطابقت دارد یا خیر. فراخود به دو جزء دیگر تقسیم می شود:

1- خود آرمانی معرف رفتارهایی است که مورد تایید والدین است

2- وجدان اخلاقی ادراک کودک از چیزهایی است که والدینش آن ها را رد کرده اند و با انجام آن ها احساس گناه می کند.

فراخود در کودکان از سن 4 تا 5 سالگی شروع می شود. فراخود ناظر بر اعمال نهاد است.

ادامه دارد

برگرفته از کتاب نظریه های مشاوره و روان درمانی دکتر شفیع آبادی و ریچارد شارف

 

بازگشت به بالای صفحه