رد کردن لینک ها

مکانیزم های دفاعی

 width=زمانی که افراد دچار اضطراب و ناکامی می‌شوند از راه‌ها و روش‌هایی به عنوان سلاح برای حفظ تمامیت شخصیت خود استفاه می‌کنند. که در اصطلاح مکانیسم‌های دفاعی نامیده می‌شود. این شیوه‌ها کاملاً غیر ارادی و در سطح ناهوشیار می‌باشد.

استفاده‌ی کم و گاه گاه از مکانیسم‌های دفاعی برای کاهش فشارهای روانی مؤثر است ولی به کارگیری زیاد آن‌ها باعث آسیب شخص می‌شود و هم چنین فرد یاد می‌گیرد که از روبرو شدن با واقعیت طفره رود.

هر فردی بنا به موقعیت اضطراب که در آن قرار دارد از یک مکانیسم دفاعی استفاده می‌کند ولی به نُدرت  پیش می‌آید که فرد فقط از یک مکانیسم استفاده کند اغلب مجموعه‌ای از این شیوه‌ها در مواجهه با تعارضات و حفظ خود از اضطراب به کار گرفته می‌شود.

*سرکوبی یا واپس رانی*  Repression

یکی از مهمترین مکانیسم‌های دفاعی سرکوب یا واپس رانی است به این معنی که یک کشش نامطلوب به طور فعال و کامل از صحنه‌ی هوشیاری فرد بیرون رانده شود. زمانی که یک خواست ،کشش و یا فکر به علت هوشیار شدن، تعارض غیر قابل تحملی را پیش آورد و به اضطراب منتهی می‌شود، فرد از این مکانیسم استفاده می‌کند. افرط در به کارگیری این روش موجب قطع ارتباط واقعی فرد با محیط و کناره‌گیری او از واقعیت می‌شود. فروید معتقد بود که رویدادهای دردناک پنج  سال اول زندگی معمولاً واپس رانده می‌شوند.

*واکنش‌سازی * Reaction formation

زمانی که یک کشش غریزی سرکوب می‌شود، غریزه‌ی متضاد با آن در رفتار فرد متجلی می‌شود. بنابر این اغلب مشکل است بتوانیم تشخیص دهیم که رفتارانسان تجلی واقعی یک کشش است. یا اینکه تجلی غریزه‌ی متضاد آن می‌باشد. یکی از ویژگی‌های مهم این مکانیسم، پافشاری در رفتار و وسواسی بودن و فزونی تکرار آن است.

در مواردی که انطباق خشک و مبالغه آمیز در رفتار دیده می‌شود می‌توان گفت که آن رفتار یک عمل واکنش است. مثال، خانمی که از همسرش متنفر است  بیش از حد به او عشق می‌ورزد تا نفرت از شوهرش، زندگی مشترک آن‌ها را به خطر نیندازد.

* انکار*  denial

این شیوه تا حدودی به سرکوب و واپس‌رانی شبیه است به این معنی فرد افکار، احساسات، مشاهدات را تحریف  می‌کند و یا تصدیق نمی‌کند. معمول‌ترین شکل انکار ، که اکثر ما در اغلب موارد به آن متوسل می‌شویم  خیالبافی است. افراد اغلب با خیالبافی از واقعیت فاصله می‌گیرند و آرامش موقتی کسب می‌کنند. فردی را در نظر بگیرید که همسرش در جریان تصادف اتومبیل جان خود را از دست داده است ولی او تا آخر عمر این واقعیت را قبول نمی‌کند و همواره فکر می‌کند که همسر او زنده است.

* فرافکنی* Projection

فرافکنی به وسیله ‌ی اکثر روانکاران به منزله‌ی یک مکانیسم دفاعی عمومی پذیرفته شده است. فرافکنی یعنی نسبت دادن احساسات یا افکار نامقبول خودمان به دیگران، به عنوان مثال مردی که درزندگی مشترک موفق نبوده است ، اظهار می‌دارد که تمام دوستان و اطرافیانش هم ازدواج‌های ناموفقی دارند. با این کار از ازدواج ناموفق خودش آزرده نمی‌شود. و یا دانش‌آموزی که در امتحان تقلب کرده است ولی نمره‌ی خوبی نگرفته است علت نمره‌ی کم خود و فراوانی نمرات زیاد را تقلب از جانب دیگران می‌داند.

* جابجایی Displacement

همانطور که گفته شد فرافکنی، نسبت دادن یک کشش به فرد دیگر است ولی جابجایی تغییر جهت دادن یک کشش است.

افراد برای غلبه بر اضطراب ، احساسات خود را روی شیء یا شخصی دیگری خالی می‌کنند. به عنوان مثال، معلمی را در نظر بگیرید که مورد خشم مدیر مدرسه قرار می‌گیرد به جای اینکه با مدیر صحبت کند یا عصبانیت خود را به او نشان دهد نا آگاه زمانی که وارد کلاس می‌شود و زمانی که اولین دانش‌آموز سؤالی می‌پرسد بر سر او فریاد می‌کشد و خشم خود را بر سر او خالی می‌کند.

* والایش یا تصعید*Sublimation

این مکانیسم دفاعی تا حدودی شبیه به جابجایی است. و جنبه‌ی سازندگی و خلاقیت دارد. در عمل والایش از بروز کشش‌های غریزی به صورت اصلی خود ممانعت می‌شود و به آن‌ها جهت مقبولی داده می‌شود مثلاً گرایش به ادبیات و هنر ممکن است تصعید حالت کمرویی باشد که در آن افراد حالات درونی خود را در قالب آثارشان بیان می‌کنند.

*باطل سازی* Undoing

باطل سازی گامی فراتر از واکنش‌سازی است فردی که مرتکب عملی شده است که با اخلاقیات اجتماع مغایرت دارد، می‌خواهد کاری انجام دهد که کار زشت او را بپوشاند مثال مرد رباخواری که می‌داند کار درستی انجام نمی‌دهد خیرات می‌کند به این وسیله عمل ناشایست خود را پاک کند.

* دلیل تراشی* Rationalization

یکی از عادی‌ترین مکانیسم‌های دفاعی است. این مکانیسم وسیله‌ی مناسبی برای سرکوب کردن انگیزه‌های غیرقابل قبول و ناتوانی‌های فرد است. زمانی که انسان‌ها عملکرد ضعیفی دارند یا چیزی را از دست می‌دهند و شکست می‌خورند برای کم کردن اضطراب دلیل و بهانه می‌آورند. به عنوان مثال دانش‌آموزی نمره‌ی خوبی نگرفته است به والدینش می‌گوید امتحان منصفانه نبوده و یا زمان برای مطالعه کم بوده است. گاهی جدا کردن این دلایل از دلایل واقعی  بسیار سخت است.

* بازگشت* Regression

بازگشت معمولاً عقب نشینی از واقعیت و گرایش به سوی تخیلات است، یکی از متداول‌ترین روش‌ها  در زمان ناکامی و اضطراب می‌باشد. فرد ازرفتاری فرار می‌کند و رفتاری را پیشه می‌کند که برایش رضایت بخش‌تر و مطلوب تر است. مثل خوابیدن،

مکیدن شست، پُرخوری، کودکانه حرف زدن، در نظر بگیرید دانش آموزی فردا  امتحان سخت دارد به جای مطالعه کردن به تخیل فرو می‌رود و به روزهای خوب گذشته فکر می‌کند زیرا تصور آن روزها به او آرامش می‌دهد.

* همانندسازی* Identification

انسان ها در زمان اضطراب می‌توانند خصوصیات خوب دیگران را اخذ کنند و با این کار احساسات منفی خود را کم کنند. دختری را در نظر بگیرید که خود را از هم کلاسی‌هایش کمتر مورد توجه می‌بیند برای اینکه او نیز مورد توجه باشد کارهایی را انجام می‌دهد که دیگر دوستانش که مورد توجه هستند انجام می‌دهند پس مثل آن‌ها برخورد می‌کند تا محبوب واقع شود. یا نوجوانانی که با فوتبالیست یا هنرپیشه‌ی مورد علاقه‌شان همانند سازی می‌کنند مثل او راه می‌روند، مثل او صحبت می‌کنند و یا مثل او لباس می‌پوشند. باید توجه کرد که همانندسازی در همه‌ی موارد مطلوب و پسندیده نیست و گاهی اوقات فرد تحت فشار به همانندسازی‌هایی متوسل می شودکه مُخل رشد شخصیت هستند مثلاً اگر همانندسازی با افراد ناباب و غیر مسئول صورت گیرد.

*جبران* Compitation

بیشتر در زمانی است که فرد احساس حقارت و بی کفایتی می‌کند. فرد برای سرپوش گذاشتن بر نکات ضعف و عدم کفایت خود کوشش انجام می‌دهد. مثلاً دانش‌آموزی نمره‌ی خوب به دست نمی‌آورد و بعد به طور افراطی درس می‌خواند تا بتواند نمره‌ی بدش را جبران کند.

* توجیه عقلی* Intellectualization

انسان‌ها به جای موجهه مستقیم با هیجانات خود به طور غیر مستقیم با هیجانات روبرو می‌شوند. مثلاً مردی را در نظر بگیرید که همسرش تقاضای طلاق کرده است. به جای اینکه با این مسئله برخورد مستقیم داشته باشد و از ناراحتی‌اش بگوید، در مورد هدف زندگی صحبت می‌کند. این جور افراد از منطق استفاده می‌کنند.

مکانیسم‌های دفاعی راهی برای غالب شدن بر اضطراب است ولی باید توجه داشت که به صورت عادت و رفتار نشوند.

برگرفته از کتاب نظریه‌های روان درمانی و مشاوره

بازگشت به بالای صفحه