عطش شناخته شدن و عطش سازماندهی از دیدگاه اریک برن
اریک برن پایهگذار تحلیل رفتار متقابل میباشد. یکی از موضوعات قابل توجهی که در این نظریه مطرح شده است مبحث نوازش میباشد. انتخاب کلمه نوازش توسط برن به نیاز اولیه برای لمس شدن مربوط می شود. همانطور که دکتر اسپیتنر متوجه شد، نوزادانی که پس از تولد برای مدت طولانی از آغوش محروم میگردند، کم کم دچار افت روحی غیر قابل جبرانی میشوند و چه بسا سرانجام با ناراحتیهای روانی ناشی از آن از پا در میآیند.
واژه نوازش را میتوان یک تماس صمیمانه جسمانی دانست ولی در عمل ممکن است شکلهای متعددی داشته باشد. دکتر برن اضافه میکند که ما به عنوان افراد بزرگسال هنوز در جستجوی تماس جسمی هستیم ولی به تدریج یاد گرفتهایم که به شکلهای دیگر از درک حضور دیگران را جانشین این تماس کنیم مثلا یک لبخند، گفتن سلام، یا یک اخم و ترشرویی.
تعریف نوازش
نوازش را میتوان اصطلاحا هر نوع حرکتی به حساب آورد که در عمل، شناختن حضور دیگری را تایید میکند. به واحدی از شناخته شدن و دیده شدن گفته میشود.
برن اصطلاح عطش درک حضور دیگری را برای توصیف نیاز به این نوع شناخت حضور ما توسط دیگران به کار برده است.
به زبان سادهتر:
هر نوع عملی از طرف شخص دیگر نسبت به ما تا وجود خود را اطلاع دهد. پس اینگونه نتیجه میگیریم که لمس بدنی برای نوزاد و نظایر آن برای بزرگسالان یعنی شناخته شدن همه ارزش حیاتی دارند و به همین دلیل است که تنها شیر برای نوزاد کافی نیست. آنها به صدا، بو، گرمی، لمس و مراقبت احتیاج دارند و در غیر این صورت پژمرده میشوند درست همانطور که بزرگترها اگر با افرادی دیگر ارتباط نداشته باشند کم کم پژمرده میشوند.
انواع نوازش:
- نوازشهای گرم و نرم: نوازشهایی هستند که از دریافت آن احساس خوبی میکنیم و موجب رشد عواطف سالم میشود.
- نوازشهای سرد و نیش دار: باعث ایجاد احساس نامطلوب و یا سرکوبی در افراد میشود و احساس خوبی را دریافت نمیکنیم. ایجاد یک تجربه ناخوشایند و دردناک برای نوازش گیرنده. نوازشهای رایگان بهترین نوازشها هستند یعنی فرد مجبور نیست برای به دست آوردن نوازش تلاش کند. در حقیقت نوازش برای خود فرد میباشد.
در صورتی که نتوانیم نوازشهای گرم و نرم را به دست آوریم تلاش میکنیم تا به نوازشهای سرد و نیشدار برسیم. هر نوع نوازش بهتر از بینوازشی میباشد.
ماراسموس، خشککننده سلسله اعصاب:
اگر اطفال نوازشهای گرم و محبت آمیز دریافت نکنند میمیرند. روزی پزشکان و پرستارهای یک بیمارستان بزرگ متوجه شدند که بعضی از اطفال به علت آن که از جا بلندشان نکرده بودند و یا آنها را در بغل نگرفته بودند و بازی نداده بودند میمردند. نوعی شبیه به این مرگ در جنگ آمریکا و کره مالی در میان سربازان آمریکایی دیده شد. زندانیان (سربازان آمریکایی) سرپناه مناسب، غذا و آب کافی در اختیار داشتند. آنها با هیچ یک از روشهای شکنجه متداول آن زمان مورد آزاد و شکنجه قرار نگرفته بودند ولی چرا شاهد مرگ سربازان آمریکایی بودیم؟ این همان بیماری ماراسموس است که باعث مرگ اطفال در بیمارستان نیز شده بود.
کمبود مقاومت و بی کنشی، اگر سربازان یا اطفال مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند خشم در آنها انگیزه زیستن به وجود میآورد. آنها بدون هیچ دلیل پزشکی از لحاظ جسمانی و روانی تنها در نبود انگیزه و نوازش به سادگی جان خود را از دست میدادند.
برنامهریزی یا ساخت بخشیدن
برن اظهار میدارد که بعد از نیاز به نوازش و نیاز به شناخته شدن نوبت به ساخت و عطش سازمان دهی میرسد. مسئله ابدی آدمیزاد این است که اوقات بیداری اش را چگونه بسازد و شکل دهد یا اینکه بعد از سلام و علیک چه کار کند؟ این جنبه را میتوان برنامهریزی نامید. انسان در رابطه با دیگران اوقات خود را به ۶ طریق صرف میکند:
- انزوا: (گوشهگیری) در این شرایط اشخاص اصولا از صحبت با هم اجتناب میکنند. وقتی شخص منزوی میشود ممکن است فقط جسمش در گروه باشد ولی با بقیه افراد گروه هیچ گونه رابطه متقابلی نداشته باشد. زمانی که در انزوا هستیم میتوانیم به هر یک از حالات نفسانی خود بازگردیم در لحظات انزوا آنها نوازشها که میتوانم بدهم و بگیرم همان خویشتن نوازی است.
- مراسم و مناسک: بعد از اجتناب از صحبت که در آن افراد در اندیشههای خود غرق هستدن، بیخطرترین اقدام اجتماعی آیینهای تشریفاتی است که در آن صحبتهای رسمی یا غیر رسمی رد و بدل میشوند که قابل پیشبینی هستند. اطلاعات زیادی رد و بدل نمیشود و با توجه به رسوم و سنت اجتماعی هر فرد برنامهریزی میشود. در رابطه با انجام مراسم و مناسک، ما به حالت نفسانی «کودک» میرویم و به این دستورات و فرامین «والد» گوش فرا میدهیم. افرادی که در مراسم شرکت میکنند میتوانند به راحتی تبادل نوازش کنند. هر چند که میزان این نوازشها ممکن است کم باشد ولی در پر کردن بانک نوازش ما اهمیت دارند.
- فعالیت: رایجترین، مناسبترین، راحتترین و سودمندترین روش ساخت بخشیدن به زمان برنامهای است که واقعیت بیرونی زندگی سروکار دارد و آن چیزی است که عموما کار یا فعالیت نامیده میشود. در فعالیتها، افراد به سوی یک نتیجه عملی و عینی هدایت میشوند که به هدفهای این زمانی و این مکانی مربوط میشوند. ما در سرکارمان احتمالا بیشتر اوقات را در حالت فعالیت به سر میبریم. «بالغ» حالت نفسانی حاکم در فعالیتهاست. گاهی اوقات که از قوانین و مقررات خاصی پیروی میکنیم در حالت نفسانی «کودک مطیع و سازگار» یا «والد» میرویم. نوازشهای حاصله از فعالیت، نوازشهای شرطی مثبت و یا منفی هستند و معمولا در انتهای فعالیت به خاطر این که کار خوب و یا بد انجام یافته است با تاخیر داده میشوند.
- وقتگذرانی هم مانند مراسم و مناسک روند آشنایی دارد، ولی محتوای وقتگذرانی مانند مراسم خیلی سخت و منسجم و برنامهریزی شده است. مسانی که وقتگذرانی میکنند میتوانند با سلیقهی خود گفتگو را پیش برند. اغلب اوفات وقتگذرانیها در مورد آنچه که دیروز در جای دیگری اتفاق افتاده است صحبت میکنند به جای این که در مورد اینجا و حالا صحبت کنند. وقتگذرانیها معمولا از طریق حالت نفسانی والد و یا کودک به عمل در میآیند. در وقتگذرانیهای والدی افراد عقایدی از پیش تعیین شده درباره جهان ابراز میدارند. در حالیکه در وقتگذرانیهایی که از حالت نفسانی کودک سرچشمه میگیرند، افراد به گذشته بر میگردند و افکار و احساسهایی را که در دوران کودکی داشتند بازنوازی میکنند. وقتگذرانی بیشتر با نوازشهای مثبت همراه است ولی گاهی نوازشهای منفی نیز وجود دارد. گاهی اوقات بعضی از افراد خارج از برنامه حرفهایی میزنند که در این صورت تبدیل به بازی میشوند. تمام بازیهای روانی بازنوازی روندهای دوران کودکی هستند که به هیچ وجه با زندگی بزرگسالی ما مناسبتی ندارند. بازیها میتوانند از هر یک از بخشهای منفی حالات نفسانی شروع شوند: «کودک» و «والد» ولی حالت نفسانی «بالغ» هیچگاه دیده نمیشود. در بازیها همیشه نیرنگی در کار است اما این نیرنگ زمانی موثر واقع میشود که طرف مقابل نقطه ضعفی داشته باشد.
- صمیمیت: صمیمیت رابطهای بیریا و صمیمانه است که در آن از سلطهجویی اثری نیست. از آنجایی که صمیمیت از پیش برنامهریزی نشده است تقریبا غیرقابل پیشبینیترین روشهای سازماندهی است. صمیمیت به معنای تبادل احساسها و خواستههای اصیل شخص است.
برن در رابطه با حالات نفسانی مربوط به صمیمیت چنین میگوید: صمیمیت یک انتخاب برای رابطهی «کودک» به «کودک» است ولی این رابطه به وسیلهی حالات نفسانی بالغ طرفین پیریزی شده است به گونهای که آنها به خوبی تعهدات و قراردادهای بین یکدیگر را درک میکنند و نسبت به یکدیگر مسئول میباشند.
میزان نوازش در صمیمت به مراقبت بیشتر و عمیقتر از انواع دیگر سازماندهی است. در حالیکه هم نوازشهای مثبت و هم نوازشهای منفی مبادله میگردند، ولی هیچگونه تحقیر و سرزنش وجود ندارد.