رد کردن لینک ها

دو نیم‌کره مغز

دو نیمکره‌ی مغز

توده‌ی 1600 گرمی درون جمجمه‌ی من مثل توده‌ی 1600 گرمی شما، به دو نیمه‌ی مرتبط تقسیم شده است. یک نیمکره‌ی چپ، و دیگری نیمکره‌ی راست نامیده می‌شود. نیمکره‌ی چپ، ترتیبی، منطقی و تحلیلی است و نیمکره‌ی راست غیرخطی، شهودی و کل‌گراست.

دو نیمکره‌ی مغز ما مثل کلید خاموش- روشن کار نمی‌کنند، یعنی به محض اینکه یکی روشن شود دیگری خاموش شود، هر دو نیمه در تقریباً هر کاری که می کنیم نقش بازی می کنند به طوری که حتی برای انجام دادن ساده ترین وظایف از هر دو نیمکره‌ بهره می گیریم.

نیمکره‌ی چپ سمت راست بدن را کنترل می کند و نیمکره‌ی راست، سمت چپ بدن را کنترل می کند. مغزهای ما «دگر سو» هستند؛ یعنی هر نیمه‌ی مغز ، نیمه‌ی مخالف بدن را کنترل می کند و به این دلیل است که سکته‌ی سمت راست مغز یک فرد حرکت داون سمت چپ بدنش را مشکل می کند و سکته‌ی سمت چپ، کارکرد سمت راست را مُختل می کند.

نیمکره‌ی چپ ترتیبی کار می کند، نیمکره‌ی راست همزمان کار می کند.

یعنی نیمکره‌ی چپ در تشخیص رویدادهای زنجیره ای و کنترل رشته ای از رفتارها خوب است. مثل فعالیت های زبانی که شامل حرف زدن، فهمیدن گفتار دیگران، خواندن و نوشتن است. در مقابل نیمکره‌ی راست، در دیدن یک باره‌ی بسیاری چیزها متخصص است. در دیدن همه‌ی قسمت های شکل هندسی و درک کردن شکل بدن یا در دیدن همه‌ی عناصر یک وضعیت و فهمیدن معنای آن. مرکز درک تصاویر و مقررات است. و در تشخیص چهره ها قدرت دارد.

نیمکره‌ی چپ در متن تخصص دارد و نیمکره‌ی راست در زمینه.

در اکثر آدم ها زبان از نیمکره‌ی چپ منشأ می گیرد اما نیمکره‌ی راست مسئولیت کامل را به چپ نمی دهد در اصل، دو نیمکره، کارکردهای مکمل را به انجام می‌رسانند.

به این معنی که وقتی کلمات بر زبان رانده می‌شود، نیمکره‌ی چپ فعال است و فرد شنونده متوجه می شود که طرف مقابل چه گفته است یعنی نیمکره‌ی چپ شنونده به صداها پی می‌بَرَد.

و نیمکره‌ی راست او لحن صدا را می فهمد.

اشخاصی که در یک نیمکره آسیب دیدگی دارند نمی توانند به این نتیجه‌ی دوگانه برسند. فردی با نیمکره‌ی راست آسیب دیده، و فقط نیمکره‌ی چپ سالم، چنین حرف هایی را می شنود و می فهمد اما متوجه‌ی لحن و اینکه آیا طرف مقابل ناراحت است یا خوشحال نمی‌شود.

این حالت نه فقط در فهمیدن زبان بلکه در حرف زدن هم مصداق دارد، افرادی که منطاق خاصی از نیمکره‌ی راست شان آسیب دیده است بیانی فاقد شاعرانگی و بالا و پایین صدا هستند و صدای آنها مثل صدای مصنوعی کامپیوتر است و به خاطر این است که استعداد موسیقی در قسمت راست مغز می باشد، و نیمکره‌ی چپ مرکز حرف زدن و دستورزبان و ترتیب کلمات است.

نیمکره‌ی چپ جزئیات را تحلیل می کند و نیمکره‌ی راست تصویر کلی را از راه ترکیب می‌سازد. در حقیقت نیمکر‌ه‌ی چپ و طبقه‌بندی را دوست دارد و پردازش اطلاعات و طبقه‌بندی را به عهده دارد هرچیز را فقط با حرف زدن توضیح می‌‌دهد و قدرت توضیح مطالب با مثال و شکل را ندارد. قدرت تخیل، خلاقیت و کشف ندارد.

ولی برعکس نیمکره‌ی چپ، نیمکره‌ی راست قدرت نظم و طبقه بندی ندارد، قدرت درک ریاضیات و فلسفه را ندارد ولی خلاقیت و ذوق هنری دارد مرکز احساسات و عشق و دوست داشتن دیگران است. هنر نقاشی، طراحی و استعداد موسیقی در این قسمت است. تخیل و خواب نیز در نیمکره‌ی راست مغز است.

با توجه به این ویژگی های دو نیمکره است که بعضی از افراد با توالی منطقی و اندیشیدن شبه کامپیوتری راحت تر هستند آنها تمایل دارند حقوقدان، حسابدار و مهندس شوند. سایر آدم‌ها در اندیشیدن کل گرایانه، شهودی و غیرخطی راحت تر هستند. آن ها تمایل دارند مخترع، بازیگر و مشاور شوند. رویکرد اول تفکر چپ هادی نامیده می شود. شکلی از تفکر و نگرشی به زندگی است که شاخصه‌ی نیمکره‌ی چپ مغز است. رویکرد دیگر را تفکر راست، هادی می‌نامند. مشکلی از تفکر و نگرشی به زندگی که شاخصه‌ی نیمکره‌ی راست مغز است.

فرهنگ عمومی تمایل دارد که به تفکر چپ، هادی بیشتر از راست، هادی به ما دهد. اما اکنون وضع تغییر کرده است و تفکر راست، هادی فرمان را در دست گرفته و روی پدال گاز فشار می‌دهد، تعیین می‌کند به کجا می‌رویم و چگونه به آن‌ها جا می‌رسیم.

ولی یک زندگی سالم، فشار و موفق وابسته به فعالیت هر دو نیمکره‌ی مغز می‌باشد به چند نکته برای تقویت دو نیمکره توجه کنید:

* برای تقویتِ نیمکره‌ی راست بهتر است از سؤالهایی با اگر و آنها استفاده کنید و پاسخ‌های متفاوت پیدا کنید. فرصت‌هایی در روز برای خیال بافی و تخیل اختصاص دهید، یادگیری را با کشیدن شکل و طرح انجام دهید، داستانی را که می خوابند به شکل تصویر در ذهن مرور کنید. ارتباط بین افراد و اشیاء و موضوعات را پیدا کنید. از گردش در طبیعت لذت ببرید و به اصوات و رایحه‌ها توجه کنید.

راه‌هایی برای تقویتِ نیمکره‌ی چپ: جدول حل کنید. کارهای روزانه خود را با جزئیات مشخص کنید، برنامه ریزی داشته باشید. خلاصه برداری کنید. سعی کنید با گوش دادن به مطالب را به حافظه بسپارید مطالعه‌ی ریاضی و فلسفه را در برنامه‌ی خود قرار دهید. بازی شطرنج و پازل انجام دهید. سخنوری و کنفرانس دادن را تمرین کنید.

سپس بدانیم دو نیمکره‌ عملاً دو نیم یک مغز هستند که به نحوی طراحی شده‌اند که به شکل یکپارچه و در یک مغز تمام و کمال کار کنند.

نیمکره‌ی چپ می‌داند که چگونه از عهده‌ی منطق بربیاید و نیمکر‌ه‌ی راست درباره‌ی دنیا می‌داند این دو را کنار هم بگذارید تا ماشین متفکر قدرتمندی به دست آید.

به گفتگو بپیوندید

بازگشت به بالای صفحه