از وبسایت www.psychologytoday.com

هدف اکثر ما در زندگی، بودن در یک رابطه‌ی شاد و سالم است ، ولی تعداد زیادی از ما موافقیم که حرف زدن درباره‌ی یک رابطه ی شاد ساده‌تر از رسیدن به آن است.
رسانه های بسیاری بطور مداوم به ما می‌گویند که داستان‌های عاشقانه و رابطه‌ی جنسی مولفه‌های اساسی یک رابطه – یا حداقل مولفه‌ی‌اولیه آن- است و ما را به این باور می‌رساند که جذاب بودن ، جذب کسی شدن و دلخواه کسی بودن بخش بزرگی از بازی قرار های عاشقانه است.
منطقی است که انسان‌ها در ذات موجوداتی غریزی هستند و گرچه شیوه‌های آشنایی و ملاقات ما به اندازه‌ی سایر موجودات غریزی نیست ، ولی میتوان گفت هنوزهم بسیاری از قسمت‌های انتخاب شریک زندگی ما کاملا طبیعی است.
درست است که تصمیم‌های ما اساسا عملی و منطقی هستند اما چیزی در ما وجود دارد که برای ژن هایی که میخواهیم به نسل بعدی منتقل کنیم تلاش میکند.

اجازه دهید به آنچه واقعا یک رابطه را پایدار نگه میدارد بپردازیم ، خصوصا وقتی که سرخوشی اول رابطه از بین میرود.
رفتار های عاشقانه و رابطه‌ی جنسی برای هر رابطه‌ی صمیمی حیاتی هستند. ما باید بدانیم که در هر رابطه‌ای بالا و پایین و فراز و نشیب وجود دارد که حتی میتواند با مشکلات شخصی ما پیچیده تر شود.
ولی ناراحت بودن در هر رابطه‌ای – حتی اگر شریکتان را خیلی دوست دارید و یا مدت طولانی است که با هم هستید – یک زنگ خطر است.
برای جلوگیری از آن ، زوج ها باید راهی برای برقراری ارتباط پیدا کنند تا تعادلشان در طولانی مدت بر هم نریزد ( برای مثال یک نفر که روی هزینه های دیگری کنترل دارد تعادل را در رابطه بهم میریزد و ممکن است باعث استرس و نارضایتی شود )
بیایید به قلب موضوع برسیم : چگونه متوجه می‌شوید که شما در یک رابطه ی قوی و سالم هستید یا بهتر است بگوییم : چگونه میفهمید رابطه‌ای که در آن هستید برایتان خوب است ؟ ۱۰ فاکتور زیر میتواند به تصمیم‌گیری شما کمک کند :
۱/ شما و پارتنرتان از نظر ارزش‌های اساسی و اهداف زندگی در یک سطح هستید. هر دوی شما میدانید که از زندگی چه میخواهید، هدفهای مشترکتان چیست ، چه کارهایی را میخواهید در زندگی به انجام برسانید و قاطعانه متعهد به آنها هستید.
۲/ حس عمیقی ازاعتماد بین شما وجود دارد.در مورد همه چیز – چه خوب یا چه بد – با یکدیگر صحبت میکنید و هیچ راز پنهانی در گذشته‌ی شما وجود ندارد.
۳/ هم شما و هم پارتنرتان هویت خود را در رابطه حفظ میکنید. این مسئله بسیار حیاتی است. ازدواج میتواند یک تکه بزرگ از یک کیک باشد که هویت شما را مشخص میکند ، اما بالا تر از آن شما فردی فراتر از نقش های مختلف در زندگی خود هستید.

۴/ شما وقت کافی را صرف انجام کارهای مشترک میکنید ،
همچنین زمانی را هم برای کارهایی که برای خودتان مهم هستند اختصاص می‌دهید،

۵/ یکدیگر را تشویق به پیشرفت و تغییر میکنید . به عبارت دیگر شما الهام بخش یکدیگر هستید تا فرد بهتری شوید.

۶/ شما و پارتنرتان در برقراری ارتباط برای خواسته‌هایتان احساس امنیت میکنید.زمانی را برای صحبت در مورد مشکلات مشترک و شخصی تان با یکدیگر در نظر میگیرید.با دقت گوش دادن و توجه جدی لازمه ی فهمیدن واقعی است.

۷/ به تفاوت های یکدیگر احترام میگذارید ، حتی وقتی که در مورد مسائل مهم اتفاق نظر ندارید، توانایی آن را دارید که اختلافات خود را به مصالحه منصفانه تبدیل کنید.

۸/ شما بجای آرزو‌ها و فانتزی‌ها انتظارات واقعی خود از رابطه را بیان کنید و به یاد داشته باشید که شما با یک شخص فوق العاده پیچیده علاوه بر خودتان نیز برخورد میکنید پس بهتر است روان باشید و خود واقعی‌تان را نشان دهید

۹/ هر کدام از شما سهم عادلانه‌ای در رابطه و هر آنچه که اتفاق می افتد دارید و هر یک از شما تمام تلاش و توانایی خود را برای منفعت “تیم” به کار میگیرید.

۱۰/ شما و پارتنرتان دوستان و خانواده یکدیگر را با کمال میل میپذیرید. همانطور که مهم است که زمانی برای خانواده و دوستان خود کنار بگذاریم ، همچنان مهم است که مرز های سالم بین خود و شریکمان را به عنوان دو فرد مستقل از روابط دیگر ، حفظ کنیم.

مراقبت ، مهربانی ، حمایت ، تشویق و همدلی مولفه‌های کلیدی یک رابطه‌ی خوب و دوست داشتنی هستند.
به سادگی هیچ جایی برای جنجال، لجاجت ، حسادت ، توهین ، تحقیر ، سرزنش ، گناه ، انتقاد ، قضاوت و برخورد فیزیکی -بخصوص وقتی که طرف مقابل شریک زندگی مان باشد- وجود ندارد .این مرزها قابل عبور نیستند.

*به باید داشته باشید : وقتی که تصمیم میگیرید زندگی خود را با فرد دیگری سپری کنید ، درواقع سفری را برای سالهای پیش روشروع میکنید .
نباید به هویت خود و یا شریکتان در این مسیر آسیبی وارد شود . هر کدام از شما فردیت خود را حفظ میکنید و به بهترین وجه از آن برای منافع مشترکتان استفاده میکنید.