
به کدامین جرم اینهمه جرم؟
آیا می دانستید روزانه ۱۶۰۰ پرونده نزاع و درگیری در کشور تشکیل میشود و ۷۰ درصد قتل ها به دلیل جنون آنی است؟
طبق آمارگیری سازمان پزشکی قانونی کل کشور که برای اولین بار با همکاری انجمن روانشناسی ایران صورت گرفته است روزانه بیش از ۱۶۰۰ درگیری در سطح کشور رخ می دهد. نکتهی تکاندهنده آمار دلایل این درگیری ست. فقط در تهران بیش از ۱۳۰۰ نوع عامل و دلیل در درگیریها ثبت شده است. این میزان عامل به وجود آورنده درگیری و نزاع حداقل ده برابر آمار جهانی ست.
با توجه به فزونی این آمار و ارقام و میزان خسارت های روحی و جانی در حوزههای فردی و اجتماعی، سازمان پزشکی قانونی و نیروی انتظامی برای اولین بار در اشتراک عملی با همکاری ویژه انجمن روانشناسی و جامعهشناسی ایران بفکر بررسی علمی این ماجرا پرداختند.
سال ۹۴، ۹۵ و ۹۶ سه سال متوالی پرونده های درگیری و نزاع های خیابانی که منجر به مجروح شدن و قتل شده بودند، بررسی شد. در مجموع بیش از ۵۰۰۰ پرونده به دقت و علمی بررسی شد.
براساس این تحقیق گسترده که با محوریت بررسی شهرهای تهران، اصفهان، اردبیل، زنجان و ایلام بود، دو عامل بالاترین سطح اشتراک را در نزاعهای بین این شهرها داشت:
* اول، تغییرات ناپایدار آب و هوا
*دوم، تغییرات سریع و غافلگیرکننده زندگی اجتماعی
عوامل درونی فردی و یا موقعیتهای فرهنگی این شهرها از دیگر عوامل به وجود آورنده درگیری و نزاع ها هستند.
اما دو عامل اشتراکی بین شهرهای ذکرشده در پژوهش نکات مهمی را به ما متذکر می شود.
تغییرات آب و هوایی در این شهرها در ۵ سال گذشته با بیشترین نوسانات و ناپایداری های دو دهه اخیر مواجهه بوده است. روانشناسان انجمن روانشناسی ایران در این پژوهش معتقدند که تغییرات آب و هوایی این شهرها به اندازهی یک بیماری برای بدن شهروندانش خطرناک شده است. بدن انسان برای تطبیق با محیط اجتماعیاش انرژی زیادی را مصرف میکند و برای تثبیت این تطبیق و هماهنگی نیاز به یک پایداری دارد.
مثلا بدن شما در تابستان بعد از گذشت دو هفته می تواند به آمادگی برای پذیرش ادامه ی گرما در تابستان برسد. اما اگر بعد از گذشت دو هفته به یکباره هوای سرد جای هوای گرم را برای مدت طولانی بگیرد، بدن واکنشی عمل میکند و اعصاب ذهنی شما نمیتواند شما را در فعالیت های روزانه پشتیبانی کند.
این یعنی بدن شما هر روز باید با پیراموناش به روز و هماهنگ شود که این موضوع عملاً نشدنی ست.
پیاژه می گوید خانواده ها باید انتخاب کنند که فرزندانشان را با چه درجه ی هوای محیط در خانه بزرگ کنند. زیرا اگر به این پایداری در درجه ی هوای محیط خانه نرسند، فرزندشان نمیتواند نسبت به رخدادها کنش و واکنش بدنی سالمی داشته باشد.
روانشناسان این موضوع تغییر آب و هوا را با سه مصداق عینی در شکل دهندهی دعوا و درگیری تاثیرگذار میدانند:
اول، دعوا به دلیل برخورد انسان با انسان (تنه به تنه خوردن و یا نگاه های چشمی)
دوم، دعوا به دلیل رسیدن به مقصد (سوارشدن در مترو، خریدکردن و در صف ایستادن)
سوم، گرما و پرخاشگری الکترونیکی (بی حوصلگی در پاسخ دادن های ارتباطی با تلفن همراه و ارتباط های کلامی با مردم در جامعه ادارای)
همانطور که میبینید دلایل درگیریها آنقدر در ظاهر کوچک و ساده هستند که به نظر مسخره می آیند. اما بخش مهمی از درگیری ها از دل همین موارد بیرون میآید.
اما بخش مهم درگیریهای اجتماعی معطوف به تغییرات مدرنیته و غافلگیری آن در بین مردم یک جامعه مانند ایران است.
مدرنیته برای تحقق کامل و سازنده اش نیاز به همزیستی مسالمت آمیز با مهمترین هدف اش یعنی انسان دارد. اما به نظر شما انسان امروز در تهران تا چه میزان می تواند تنها برای یک سفر درون شهری ساده با آرمان و الگوهای مدرنیته سازگاری داشته باشد؟ فقط در یک نمونه تحمل و صبر در پشت چراغ قرمز و دور ریختن اشغال او در این آزمون مردود می شود. حالا چه برسد به انگاره های قوی و بزرگ مدرنیته تحت عنوان کنش زا بودن.
یعنی در هنگام دریافت هر مدل درگیری جواب واکنشی یا مقابله ای نشان ندهید. مثلا اگر فردی به شما تنه زد از او گذر کنید. این کنش زا بودن تا درگیریهای ناموسی هم دلیل اجرا شدن دارد. آیا در بین ما کسی هست که تا این میزان آمادگیِ همزیستی با این حجم و سطح تغییر روابط فردی و اجتماعی را داشته باشد؟
موضوع روانشناسی در موارد درگیری و نزاع این نکته است که چرا درگیری ها در انسان ظهور خطرناکش را اعمال میکند؟ مثلاً وقتی تصادف دو ماشین رخ میدهد چرا راننده ی ماشین ها باهم درگیر می شوند؟ روانشناسان معتقدند ماشین و بیمه دو موضوع و نمایش دستاورد مدرنیته هستند. انسان امروز اگر این دو و نقش پشتیبان و امیدبخشی که دارند را درک کنند دیگر در هنگام تصادف درگیری رخ نمیدهد.
انسان امروزی که در تهران زندگی می کند در روز تا چه میزان با این موارد درگیر است؟
و کدام را می تواند به نتیجه ی مثبت برساند.
اگر بپذیریم انسان امروز تنهاتر از همه ی دوران زندگی بشر است می توانیم تا حدودی شرایط وخیمی که در آن گرفتار است را بفهمیم.
دعوا و درگیری های اجتماعی غالبأ مبتنی و ناشی از همین خلأ و ناآگاهی مردم از روند تغییر و روبه جلو مدرنیته است. به همین دلیل است انجمن روانشناسی در سازمان پزشکی قانونی دفتری برای رسیدگی به پرونده های عاملین جرح و دعوا دارد.
حجم بالای درگیری های این روزهای چند شهر نام برده شده مانند جنگ با برنامه ریزی و هدفمند نیست. دلیل گسترش آن هم همین بی برنامه بودن و رشد قارچ گونه ی آن است.
این موضوع اگر توسط نهادهای رفتارسنجشی مانند انجمن روانشناسی و جامعه شناسی رصد و الگوی نجات و برون رفت برایشان طراحی نشود، موجب افسردگی های کلان فردی و اجتماعی می شود.