رد کردن لینک ها

انکار

انکار

هنگامى که مجموعه زخم هاى گذشته ما زیاد و تحمل ناپذیر مى شوند، یک دکمه درونى روشن مى شود و ما را به سوى انکار مى برد

انکار یکى از کارکرهاى برجسته ى روان ماست
ویژگى که ما را از رنج هاى عمیق و شدید حفظ مى کند
زمانى که درد ما سلامت روانى و عاطفى ما را به خطر مى اندازد، این مکانیزم دفاعى فعال مى شود

 

انکار همچون لایه اى از آگاهى است که افکار و احساس هاى رنج آورمان را آرام مى کند و باعث مى شود تا ما فقط قسمت خاصى از تصویر را ببینیم

مثل چشم بندهایى که بر چشم اسب هاى مسابقه مى بندند تا رویدادهاى بیرونى ، آنها را آشفته نکند

انکار چشم ما را مى بندد تا آنچه را واقعاً در درون و بیرون ما جریان دارد، نبینیم

احساس هایمان را و پیامدهاى عمل کردن ها و عمل نکردن هایمان را انکار مى کنیم

وقتى متوجه مى شویم که دروغ شنیده ایم، گمراه شده ایم، فریب خورده ایم،…
عواطفمان برانگیخته مى شود و نمى توانیم وضعیت موجود را بپذیریم،
آنگاه همه چیز را انکار مى کنیم

انکار همچون سپرى براى ما عمل مى کند و ما را از  رنجى که هنوز توانایى بررسى آن را نداریم، حفظ مى کند.

گاهى انکار مفید است،
هنگامى که موجب مى شود شرایط دردناک را به طور کامل حس نکنیم

ولى گاه ویرانگر است،
مثل زمانى که مانع از آن مى شود که ما با عادت هاى بد خود رو به رو شویم

احتمالاً براى همه ى ما پیش آمده است که در شرایطى قرار گرفته ایم که به ضرر ما مى باشد
ولى آن را انکار مى کنیم و آن واقعیتى را که در خیال خود ساخته ایم باور مى کنیم و
همین که روى خود را بر مى گردانیم و دیگر حقیقتى را که پیش روى ماست، نمى پذیریم
نمى توانیم میان واقعیت و آنچه مایل هستیم به عنوان حقیقت باور کنیم، تفاوت بگذاریم

رویارویى با واقعیت وضعیت،
بیش از اندازه دردناک است،
پس مشکل را انکار مى کنیم !

نه تنها به خود،
بلکه به دیگران نیز دروغ مى گوییم و مدام در پى اثبات حقانیت خود هستیم

انکار پناهى موقتى از دلشکستگى به ما مى دهد تا بتوانیم با شرایط ترسناک کنار بیاییم و
از طرفى مانعى است تا نتوانیم رفتارهاى خودویرانگرمان را ببینیم و

این یکى دیگر از تناقض هاى زندگیست!

بازگشت به بالای صفحه