اعتیاد و چرایی آن!
بسیاری مردم نمیدانند چرا و چگونه افراد به مواد مخدر و الکل معتاد می شوند.
تصورات غلط بسیاری در مورد اینکه چگونه اعتیاد انسان را مهار می کند، وجود دارد. به عنوان مثال برخی به اشتباه بر این باورند افرادی که از مواد مخدر استفاده می کنند، اصول اخلاقی یا اراده ندارند و می توانند از طریق استفاده از مواد مخدر به راحتی ناهنجاری کنند. در واقع، اعتیاد به مواد مخدر یک بیماری پیچیده جسمی و روانی است و رهایی از آن سخت ترین جدایی برای یک انسان محسوب میشود.
مواد مخدر مغز را به شیوهای مخربی تغییر می دهد. که این تغییر تا جایی فرمان مغز را بدست میگیرد که حتی برای کسانی که واقعا می خواهند ترک کنند، مشکل جدی بوجود بیاید.
خوشبختانه، روانشناسان اکنون بیشتر از هر زمان دیگری دریافتند که مواد مخدر چگونه بر مغز اثر می گذارد و در همین راستا درمان هایی را پیدا کرده اند که می تواند به بهبودی فرد بیمار اعتیاد کمک کرد.
عوامل خطر برای تبدیل شدن به یک معتاد چیست؟
هیچ فردی نمی تواند پیش بینی کند که خودش و یا دیگران در معرض آسیب مواد مخدر هستند یا نه. اما، ترکیبی از عوامل زیستی و اجتماعی بر خطر اعتیاد تاثیر منفی می گذارند.
به عنوان مثال، نقشه ی زیستی شخصی هرکدام از ما می تواند یک عامل خطر باشد. ژن هایی که با آن متولد شده ایم می تواند عامل تحریک پذیری جدی بر نحوه ی ملاقات ما با اعتیاد باشد.
جنس، قومیت و وجود سایر خصوصیات روحی، همه و همه عوامل خطر بالقوه هستند. معتادان معمولا سیستم دوپامین فعال تری نسبت به دیگران دارند که به آنها توانایی کمتری برای لذت بردن از شرایط عادی و بدون هیجان زندگی می دهد.
محیط زیست اجتماعی ما نیز عامل مهمی است. خانواده و دوستان، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، استرس های محیط شهری، راهنمایی و موعظه ی والدین، بسیار در تحریک پذیری ما به عوامل اعتیادزا نقش دارند.
چرا مردم از مواد مخدر به عنوان راهی برای فرار از دغدغه های زندگی شان استفاده می کنند؟
در رویکرد روانشناسی اکثر رفتارهای اعتیادآور با احساساتی که از کنترل فردی خارج می شوند، شروع می شود. احساسات خاص و مهم مانند خشم، حسادت، ترس و ناامیدی باعث می شود شما احساس ناامنی و یا یأس کنید. حال یک راه خنثی سازی این موضوع پناه بردن به دامن ناامن اعتیاد است.
در ابتدا، مواد برای تسکین احساسات ناخوشایند یک انتخاب مناسب جلوه می کند. انتخابی که متاسفانه تا بارها قابلیت رفع این حس ناخوشایند را در همه ی ابعاد زندگی شما دارد. مغز ما نسبت به مواد مخدر واکنش های سریعی دارد. ساختمان شیمیایی مخدرها بسیار در تاثیرپذیری و فرمان بری با ساختمان همین عملکرد در ذهن اشتراک دارند. به همین دلیل تحریک پذیری و وابستگی در مواد مخدر از هر نوع اعتیادی مثلاً وابستگی به اینترنت، خطرناک تر است.
روانشناسان معتقدند اصولی ترین و بدون بازگشت ترین راهکار ترک اعتیاد، درمان روانی محیط و افراد پیرامونی فرد معتاد است. یک واقعیت مهم وجود دارد و آن این است که ما بخاطر شرایط محیطی و انسانی اطرافمان دچار اعتیاد می شویم تا موضوعات درونی و فردی خودمان…
فرد مبتلا به اعتیاد بخاطر شرایط محیطی و انسانی که در آن گرفتار بوده دچار اعتیاد شده است و حالا ما می خواهیم بخاطر همین عوامل بیرونی او اراده بر ترک داشته باشد. اما این چطور تحقق می یابد؟
عامل تحریک زا اگر همسر و بچه باشد مانند فشارهای زندگی، حالا چگونه همین افراد می توانند دلیل و انگیزه ی مناسبی برای ترک باشند.
اصلا چه کسی اصرار دارد که فرد معتاد اراده ندارد؟ فرد معتاد اگر اراده نداشت چگونه می توانست با اعتیاد زندگی کند و با آن سازش هم داشته باشد!
موضوع و مشکل جدی فرد معتاد این است که دلایل ترک آنقدر که دلایل ابتلا بزرگ و پایدار هستند، مهم و جدی جلوه نمی کنند.
نکته ی مهم دیگر آنکه اشتباه است فکر کنیم اعتیاد در وجود فرد مبتلا یک جهان پوچ و خالی می سازد. برعکس، محققان دانشگاه زیست شناسی دانشگاه هاروارد آمریکا به این نتیجه رسیده اند که میزان هیجانات و پویایی ذهن فرد معتاد می تواند بیشتر از یک فرد سالم خلاقیت و تازگی را تجربه کند. نکته ای که این خلاقیت را بیهوده می سازد این است که فرد معتاد نمی تواند این خلاقیت را در کیفیت های رو به بالا و به صورت پایدار و منظم تکرار کند.
روانشناسان باور دارند که اعتیاد در دنیای امروز از مهمترین پدیده های زیستی و شهری ست که می تواند همه ی موجودات و طیف های انسانی را درگیر خودش کند، بدون آنکه لطمه ای به بدنه ی خودش وارد بشود. او هر روز قوی تر می شود اما برای قدرتمند شدن ما برنامه ی مشخص و تضمین شده ای ندارد. کسی که دچار این بیماری قوی و قدرتمند می شود باید توسط تمام عوامل محرکه ی ابتلا به اعتیاد، حمایت تمام قد را تجربه کند تا بتواند دنیای اعتیاد را با دنیای انسان های سالم جا به جا کند.